بسمه تعالی
مدیریت هیجان
تعریف هیجان
هیجان در زبان فارسی کلمه ای است که بیشتر برای بیان احساسات و حالات پرشور و پرانرژی به کار می رود.
ولی از نظر روانشناختی بیان تمام حالات احساسی و روانی مثبت و منفی را در بر می گیرد.
از نظر ویلیام جیمز، تغیرات جسمی و روانی است که مستقیماً به دنبال ادراک یک واقعیت تحریک کننده حاصل می شود.
هیجانات، مثل خشمف ترس ، عشق و محبت، تنفر، امیدی و ناامیدی، نگرانی و اضطراب،احساس حقارت، غرور، غم و اندوه، شادی، تعجب ، شرم ، پشییمانی دلسوزی و ...
کارکرد های هیجانات
به زندگی ما تحرک و روح می بخشد.
موجب همبستگی بیشتر ما و دیگران می شود.
پایه و اساس هنر و خلق آثار هنری است.
می تواند موجب تولید، یا اتلاف نیرو و انرژی شود.
این توانایی بالقوه را دارد که به اعمال کمک کننده یا آسیب زننده منجر شود.
مدیریت هیجانات (هوش هیجانی) چیست؟
مهارت مدیریت هیجانات فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص داده،نحوی ی تأثیر آن ها را بر رفتار بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد.
امروزه افراد را به میزانی که قادر باشند از هیجانات به نفع خود و روابطشان استفاده کنند دارای هوش هیجانی می دانند.
اهمیت مدیریت هیجانات (هوش هیجانی)
برخورداری از هوش هیجانی موجب می شود که :
در موقعیت های تهدید کننده و خطرناک رفتار مناسبی را از خود بروز دهیم مانند داد کشیدن کودکی که در معرض دزدیده شدن قرار گرفته است.
- از خشنودی و شادی در زندگی خود و اطرافمان به نحو شایسته استفاده نماییم.
- نیازهای دیگران را بهتر درک کرده و ضمن همدلی برای کمک به دیگران پیشقدم باشیم.
- حس مسؤولیت پذیری را در ما افزایش می دهد، برای مثال به جای این که بگوییم :او باعث عصبانیت من شد . می گوییم :من عصبانی شدم.
توصیه هایی برای افزایش مدیریت هیجانات
1 – با تشکیل جلسات گروهی درباره احساسات و هیجانات خود مانند شادی و غم، عشق و تنفر، ترس و شجاعت و ... اطلاعات عینی تری پیدا کنیم.
2 – هیجان ها را همانند میهمان خود عزیز بداریم ولی به آن ها اجازه ندهیم هر کاری که دوست دارند انجام دهند.
3 – سعی کنیم بر هیجانات مثبت و مطلوب خود مانند شادی، عشق، همدلی و ... بیفزاییم.
4 – به کودکان کمک کنیم تا لغات و عباراتی را که دربرگیرنده ی هیجانات و احساسات می باشند را بیاموزند و خود نیز بهتر احساسات خود را بیان کنیم.
برای مثال : احساس بی قراری می کنم. احساس ناامید می کنم. احساس شادی می کنم و ...
5 – جهت کسب شناخت بهتر، احساسات و هیجانات دیگران را که با آن ها برخورداریم و یا در خیابان و فیلم ها و کتاب های داستان می خوانیم یا می بینیم نامگذاری کنیم. برای مثال : به نظر می رسد ناامید شده ای ، مثل این که آن خانم در فیلم احساس حسادت می کند . و...
6 – از کودکان بخواهیم احساسات خود را نقاشی کنند. مثال : می تونی خشم خودت را نقاشی کنی؟ ، وقتی خیلی می ترسی قیافه ات چه شکلی می شه ؟ آن را برای نقاشی کن و ....
7 – ضمن به وجود آوردن محیطی من و آرامش بخش درباره ی احساسات به راحتی صحبت کنیم و صداقت هیجانی را از طریق عشق بدون قید و شرط تشویق کنیم.
8 – توجه داشته باشیم که هیجانات نمایان شده معمولاً یک احساس ثانویه است. مثلاً وقتی با کارنامه خراب فرزندمان رو به رو می شویم اول احساس ناامیدی می کنیم، سپس عصبانی می شویم و یا وقتی ماشین با سرعت جلوی اتومبیل ها می پیچد، اول می ترسیم سپس عصبانی می شویم.
9 – هیجانات منفی ما از جمع شدن نیازهای هیجانی برآورده نشده ما به وجود می آید، پس بهتر است درباره هیجانات ظاهراً منفی مثل خشم گفتگو کنیم.
10 – به جای نامگذاری افراد با صفات گوناگون( دست و پا چلفتی، دیوانه، ترسو، و ...) احساسات آنان را نامگذاری کنیم. مانند اکنون احساس خجالت می کنی، مثل این که خشمگین هستی، به نظر می رسد که احساس ترس می کنی و ...
11 - برای شناخت بهتر احساسات دیگران از دستور دادن، توهین و قضاوت و نصیحت و تهدید کردن پرهیز نموده و با گوش دادن به آنان و دقیق شدن به زبان بدن ( حالات و حرکات اعضای بدن و صورت) احساسات آن ها را شناسایی کنیم.
12 – هیجان های خود (مخصوصاً هیجانات منفی) را بلافاصله ابراز نکنیم.
13 – در حالات هیجانی شدید، بحث نکنیم و تصمیم نگیریم چون تابع احساسات منفی خواهیم شد.
14 – در هیجان های مثبت و منفی یکدیگر سهیم شویم.
15 – در کنترل هیجانات پرانرژی مثل خشم و تنفر از روش های آرمیدگی عضلانی، تنفس عمیق، قدم زدن ، نوشیدن آب سرد، دویدن و ... استفاده نماییم.
16 – هر گاه تصور کردیم از نظر احساسی و هیجانی احتیاج به کمک و تقویت بیشتر داریم به دوستان با تجربه و یا (روانشناس و مشاور) مراجعه نماییم.
17 – سعی کنیم رفتارهای هیجان های نامطلوب و سمی ( مانند خشم ، اندوه، افسردگی و ...) را به تعویق انداخته و به تدریج ترک نماییم تا از اثرات مخرب آن در امان باشیم.
18 – تأثیر افکار بر احساسات و هیجانات بسیار زیاد است، ضروری است با شناخت افکار و افزایش خودآگاهی هیجانات خود را بیش از پیش کنترل نماییم.
به یاد داشته باشیم که بزه و جرم و جنایت از احساس ضعفف احساس ناکامی، احساس تحت کنترل بودن و احساس مغبون شدن به وجود می آید.
اسلحه وچاقو، آتش و سنگ و یا مواد مخدر، جانشین احساس محترم بودن می گردد.
کسانی که مورد احترام قرار می گیرند نیازی به اسلحه و چاقو برای قدرتمند شدن و یا سیگار برای احساس بزرگی و قدرت ندارند.
پس بیاییم با تکریم و محبت و عشق ورزی هیجان های مفنی را به مثبت تبدیل کنیم.